سه راهی که تکنولوژی مدرن اینترنت از طریقش بین جوانان فاصله می اندازد
مواجهه نسل جوان اینترنت زده، با بحران سلامت روانی
دکتر گلن گر
سه راهی که تکنولوژی مدرن اینترنت از طریقش بین جوانان فاصله می اندازد
من و یکی از شاگردهام (جولی)، اخیراً دست به تحقیقی زدیم که به بررسی نتایج جدایی بین خانواده و فرزندان در دوران دانشجویی می پرداخت (منظور دانشجوهایی است که برای تحصیل شهر خودشان را ترک می کنند). نتایج خیلی پیچیده از آب درآمد که از حوصله بحث خارج است. اما می خواهم با جریانی مواجهتان کنم که مرا شگفت زده کرد. در بررسی ما که دانشجویان 200 کالج را آنالیز کرده است، نتیجه این بود که 59% از دانشجویان از ضایعات اختلالات روانی یکسان رنج می برند که البته این گزارش نشان می داد این 59% بعضاً دچار اضطراب و افسردگی می شوند. در این جا، این پرسش مطرح شد: آیا این افراد از اختلالات روانی در رنج هستند یا نه.
کار من در دانشگاه ها این است که به جوان های دانشجو، در دورانی که تحت تعلیم ما هستند، کمک کنم تا پیشرفت کنند. موفقیت آن ها همان موفقیت ماست؛ و من عمیقاً به این مساله اعتقاد دارم و به دانشجوهایم توجه می کنم. بدون هیچ شک و شبهه ای مطمئنیم که بروز اختلالات روانی دانشجوها روز به روز (به فراخور زمانه) افزایش پیدا کرده است. روز به روز تعداد دانشجویانی که می گویند از ضایعات اضطراب و افسردگی (و عوارض و پیامدهای دیگرش) رنج می برند بیشتر می شود. مرکز مشاوره ما که مانند تمام مراکز دیگر در دانشگاه ها مستقر است، همواره مملو از چنین مواردی ست.
آیا این 59% ملاک سنجش هستند؟
شاید باشند. در یکی از مقالاتی که در سال 2014 توسط گرگ هنریکس منتشر شده بود هم وضعیت مشابهی ترسیم شده بود که نشان می داد بین یک چهارم تا یک سوم دانشجوهای کالج ها با اختلالات روانی اضطراب یا افسردگی مواجه می شوند. طبق تحقیقاتی که من و جولی انجام دادیم، به مرور زمان، در حال حاضر، این مقدار، به سه پنجم افزایش پیدا کرده است که بنا به نظر کارشناسی من، این ضریب، افزایشی تساعدی داشته است.
نسل اینترنت و آسیب های روانی
در گفتگویی که اخیراً در مرکز رفتاردرمانی جهانی با جاناتان هایت داشتم، او به کار تحقیقی ژان توانج اشاره کرد که در کتاب نسل اینترنت می گوید: چرا فرزندان همیشه سر در اینترنت ِ ما، کمتر سرکشند، بیشتر مدارا می کنند و به مراتب کمتر شادند و آمادگی کامل پا گذاشتن به بزرگسالی را ندارند؟ و این برای ما قدیمی ترها، چه مفهومی دارد؟ او تاثیرات روانی حضور در نسل فرزندان اینترنت را با جزئیات بررسی می کند.
در یک نگاه کلی، تکنولوژی اینترنت (اعم از پیام نگاری، ایمیل نگاری، چت ها و مکالمات اینترنتی، اینستاگرام و….) برای بهبود رفاه بشر به وجود آمدند. و البته از خیلی از جهات هم مثمر ثمر بوده اند. نمونه اش هم این است که دیگر برای دسترسی به یک دایره المعارف، دفترچه تلفن یا فرهنگ لغت، به هیچ تنابنده ای احتیاج نداریم.
اگر در شغلی که من دارم دستی بر آتش داشته باشید، آن وقت می بینید که روش من، معمولاً این است که نگاهی متفاوت به مسائل رفتاری بیندازم. و در این راستا، به این مساله بر می خورم که مشکلات مدرن ما هر چه باشند، در نتیجه رفتارهای بی تناسب رخ داده اند. در پی ظهور این امکانات جدید در زیستگاه مدرن ما، این امکانات با شرایط دنیای تثبیت شده ی نسل های گذشته هیچ سازگاری و تناسبی ندارند.
نسل اینترنت (که من به آن نسل زامبی ها می گویم) جوانانی هستند که بین سال های 1995 تا 2005 به دنیا آمده اند. تکنولوژی اینترنت در تمام دوران حیات آنها حضور داشته است. آنها با این مسائل خو گرفته اند. آنها همیشه تلفن های همراه شخصی داشته اند. بی وقفه در حال استفاده از شبکه های اجتماعی و چت های مجازی بوده اند. بایدم همین طور باشد. آنها این قابلیت را دارند که به هر اطلاعاتی دست پیدا کنند، هر مبحثی را سریع یاد بگیرند، و زندگی شان را به نحوی پیش ببرند، که جوانان نسل های قبل به هیچ وجه نمی توانستند. اما، به هر حال، گل بی خار کجاست؟ هر چیز خوبی قیمت و تاوان هایی هم دارد.
جاناتان هایت به من خاطر نشان کرد که ارتباط مستحکم بین بچه های این نسل و اینترنت، می تواند نقش موثری در به وجود آمد بحران های سلامتی روان مدرن داشته باشد که این روزها جوانان ما با آنها دست و پنجه نرم می کنند.
مواردی ذیل، سه راهی که تکنولوژی مدرن اینترنت از طریقش بین جوانان فاصله می اندازد را بررسی میکند
- ارتباطی که در خلوت و جداگانه به وجود می آید، معمولاً عاری از عاطفه و مخرب است
یک نتیجه مشخص در مطالعات روانشناسان اجتماعی این است که وقتی هویت مردم نامشخص است و به صورتی ناشناس ارتباط برقرار می کنند، در این شرایط، رفتارشان منشی ضد اجتماعی دارد. آنها ما را به تفکر درباره گوشه گیری آدم ها در اینترنت دعوت می کنند. دنیایی از سایت های اینترنتی وجود دارد که مردم می توانند به صورت ناشناس از آنها درباره فعالیت های تجاری، پزشکی، مسائل مربوط به اساتید دانشگاه، معلم ها و نظیر آنها جواب بگیرند. بچه های نسل اینترنت، به صورت مداوم با مردمانی از تمام جهان در ارتباطند و حتی این ارتباط مربوط به افرادی که آنها را به صورت واقعی و از نزدیک می شناسند هم می شود. چنین که فردی که پای صفحه نمایش حضور دارد همواره در آن موقعیت قرار خواهد داشت. در شرایطی پیشنیان ما زندگی می کردند، مردمان نسل های گذشته فقط به صورت رو در رو و بدور از انزوا با هم در ارتباط بودند و به عبارتی به لطف ظهور پدیده اینترنت، بچه های دوران ما می توانند به صورت بی سابقه ای در تاریخ بشریت نسبت به هم بی رحمانه برخورد کنند. و پیامدهای اجتماعی مضر، قطعا می توانند سلامت روان ما را تهدید کند.
- تلفن های هوشمند دوران ما حقیقتا اعتیادآورند
تمام مسائلی که افراد می خواهند به آنها بپردازند، به صورت بی سابقه ای از طریق تلفن های همراه امروزی در دسترس هستند. این وضع در خصوص تعامل اجتماعی، مسائل جنسی، هیجانات، ارتباطات عاطفی و هر چه که شما بگویید برقرار است. تعجبی ندارد که بنابر گزارشی که شبکه تحقیقات سی. ان. ان. در سال 2017 منتشر کرده است، به این نتیجه رسیده اند که پنجاه درصد از جوانان به تلفن همراهشان معتاد هستند. این اعتیاد موجب تحت تاثیر قرار دادن ساعات خواب، تعاملات اجتماعی و تمامی جنبه های جزئی زندگی روزمره شان شده است. بنابراین شایان توجه است که یک اعتیاد، یک اعتیاد است. کاوش هایی که در خصوص خاستگاه اعتیاد وجود دارد نشان می دهد که عادت های مغزی (بر اساس مدارهای مغزی) و اعتیاد جسمی صرف نظر از موضوع اعتیاد، از نظر علمی یکسان هستند. بنابراین اعتیاد به تلفن همراه هیچ تفاوتی با اعتیادهای مواد مخدر ندارد و این مساله، آشکارا نابودی ذهنی کودکان عصر ما را نشان می دهد.
- تکنولوژیهای اینترنتی کودکان را وادار می کند در خانه بمانند و بیرون نروند
گذشتگان ما مجبور بودند که اوقات زیادی از وقت روزمره شان را بیرون از خانه سپری کنند و این چیزی ساده و منطقی است. تحقیقاتی درباره جنبه های مختلف روانشناسی انسان صورت گرفته، نشان می دهند که انسان، ذاتاً بودن در فضاهای خارجی مختلف زیستگاهش را دوست دارد. (Orians & Heerwagen, 1992)و این که انسان، می تواند موجودی تلقی شود که گرایشات طبیعت دوستی دارد و به همین واسطه، دوست دارد برای همیشه در این جهان زندگی کند. (Wilson, 1984) بنابراین حضور در طبیعت و محیط های خارجی، امری حیاتی است. همان طور که نیاکان ما هر روز، به نحوی اوقات خود را بیرون از خانه شان می گذراندند.
بدون شک، تکنولوژی های اینترنتی، باعث می شوند که کودکان از خانه بیرون نیایند. آیا برایتان پیش آمده که یکی از نوجوان های امروزی را با خودتان به کوهنوردی یا پیاده روی ببرید؟ گاهی این کار از بردن آنها به مطب دندانپزشک دشوارتر است! و این مساله یک آسیب جدی محسوب می شود. زیرا زدن به دل طبیعت، و بیرون رفتن، نتایج بسیار مثبتی برای مردم خواهد داشت.
جمع بندی
دنیای امروز از بعضی لحاظ، دچار مسائل فاجعه باری است؛ بنابراین شناسایی این که بیشتر از چه چیزی در حال آسیب دیدن هستیم، کار آسانی نیست. به عقیده من، بحران روانی نسل اینترنتی ها برای خودش سرفصل بزرگی است که باید به آن پرداخته شود. نسل جوان ما با این معضل در جدال هستند. آنها بچه های ما هستند و به احتمال قوی، باید نسل های بعد از خودشان را هدایت کنند! ما نهایتا، به این احتیاج داریم که هر طور شده آنها را سلامت بار بیاوریم.
اعتیاد به تکنولوژی های اینترنتی، در این نسل موج می زند و عواقب خواسته و ناخواسته ای وجود خواهد داشت که احتمالا در مقیاسی عظیم، از معضلات شخصی، به معضلات اجتماعی منجر خواهد شد. وقتش شده که راه حلی بنیادین برای این معضلات نسل جوانمان پیشه کنیم. باید این کار را برای فرزندانمان انجام دهیم تا آینده بشر از خطر نجات پیدا کند.
بازنشر با ارزش از مانا کیلنیک
تست میزان خوشبختی تست افسردگی جوانان و نوجوانان