فوتبال ایران

گوشت قربانی چهل ساله!

حرف‌های مملو از انگیزه و دستورات قاطع اما اقداماتی که به جایی نمی‌رسد و حاصل آن در تمام ۴۰ سال گذشته فقط ناکامی تیم ملی امید در رسیدن به رقابت‌های المپیک بوده و بس.طی چند دهه اخیر ما بارها به رقابت‌های جام جهانی صعود کرده‌ایم و در عرصه پیکارهای نوجوانان و جوانان نیز سابقه قهرمانی و نایب قهرمانی در آسیا و رسیدن به جام‌های جهانی را داشته‌ایم اما تیم امید به طلسم بزرگی تبدیل شده است که شکسته نمی‌شود. حالا دوباره وزیر ورزش به‌عنوان مرد شماره یک این وزارتخانه دستور تسریع در روشن شدن تکلیف این تیم را داده است و فدراسیون نیز مدعی شده که همراه با کمیته ملی المپیک قضیه را پیگیری می‌کند اما می‌ترسیم باز هم سرنوشت المپیک‌های قبلی تکرار شود و رقابت‌های فوتبال بدون ایران برگزار شود. اتفاقی که به نظر می‌رسد در شرایط عادی متأسفانه احتمال وقوع آن اصلاً کم نیست مگر اینکه در هفته‌ها و ماه‌های آینده شرایط تیم امید واقعاً متحول شود. تیمی که فعلاً حتی سرمربی هم ندارد و امید چندانی به موفقیتش نمی‌رود.

آخرین حضور و سال‌های جنگ

تیم ملی فوتبال کشورمان اسفندماه سال ۱۳۵۸ جواز حضور در رقابت‌های المپیک ۱۹۸۰ مسکو را به دست آورد اما با توجه به تحریم شدن این مسابقات از طرف دولت ایران، ما به پیکارهای مذکور نرفتیم و هیچکس در آن مقطع فکر نمی‌کرد رسیدن به المپیک برای فوتبال ایران به یک آرزوی بزرگ تبدیل شود. در دهه ۸۰ میلادی کشورها این اجازه را داشتند که با تیم ملی بزرگسالان خود راهی رقابت‌های المپیک شوند به همین خاطر تیم ملی ایران پس از تحریم المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس، برای حضور در رقابت‌های فوتبال المپیک ۱۹۸۸ سئول ثبت‌نام کرد اما در مجموع دو بازی رفت و برگشت مغلوب کویت شد و در سال‌های پایانی جنگ نتوانست به راه خود در عرصه پیکارهای انتخابی المپیک ادامه دهد.

ناکامی با جناب سرهنگ

از المپیک ۱۹۹۲ بارسلون قرار شد تیم‌های زیر ۲۳ سال هر کشور در پیکارهای فوتبال المپیک حاضر شوند. روی همین اصل زمستان سال ۱۳۶۹ حسن حبیبی به‌عنوان سرمربی تیم امید برگزیده شد و مأموریت پیدا کرد تا ما را به اسپانیا ببرد اما متأسفانه در همان مرحله اول پیکارهای انتخابی با وجود در اختیار داشتن بازیکنان فوق‌العاده ارزشمندی همچون خداداد عزیزی، افشین پیروانی، میرشاد ماجدی، بهزاد داداش‌زاده، یحیی گل‌محمدی و… از گردونه مسابقات حذف شدیم. در آن دوره مشکلات زیادی پیرامون تیم وجود داشت و برای نمونه بگوییم قبل از بازی رفت با قطر، کار به گونه‌ای جلو رفت که پنج بازیکن تیم ملی به فاصله شش ساعت تا قبل از آغاز مسابقه تازه به دوحه رسیدند!

ناکامی ما با سرهنگ حسن حبیبی در راه رسیدن به پیکارهای فوتبال المپیک هنگام برگزاری رقابت‌های گزینشی ۱۹۹۶ آتلانتا هم تکرار شد و این بار نسلی طلایی متشکل از مهدی مهدوی‌کیا، مرحوم مهرداد میناوند، کریم باقری، مهدی پاشازاده، نیما نکیسا، حمید مطهری، اسماعیل حلالی، ستار همدانی و… از حضور در المپیک محروم شدند. البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که تیم ایران جواز حضور در رقابت‌های المپیک ۱۹۸۰ مسکو را با هدایت همین حسن آقای حبیبی به دست آورده بود.

فاجعه با مرد آلمانی

ما برای رسیدن به المپیک ۲۰۰۰ سیدنی شرایط بسیار خوبی داشتیم از بازیکنان ارزشمندی همچون مهدی مهدوی‌کیا، رسول خطیبی، علیرضا نیکبخت واحدی، جواد نکونام و داریوش یزدانی گرفته تا برگزاری اردوهای تدارکاتی در آلمان ولی متأسفانه تیم امید کشورمان در اختیار یک مربی فوق‌العاده ضعیف آلمانی تحت عنوان اگون کوردس قرار داشت و به همین خاطر نتوانستیم راه به جایی ببریم و باز هم ناموفق عمل کردیم.

تلخکامی با مایلی‌کهن

در پیکارهای انتخابی المپیک ۲۰۰۴ آتن ما به مرحله نهایی مسابقات گزینشی صعود کردیم و خیلی امیدوار بودیم تا بتوانیم به این مهم جامه عمل بپوشانیم. بازیکنان خیلی خوبی هم در اختیار داشتیم از مهدی رحمتی و وحید طالب‌لو گرفته تا محرم نویدکیا، محمد نصرتی، جواد کاظمیان و…

اما متأسفانه در آن مرحله ناکام شدیم و دو شکست فوق‌العاده تلخ برابر کره جنوبی و چین آرزوهای ما را برای رسیدن به آتن پرپر کرد.

هدایت تیم امید ایران برای رسیدن به المپیک ۲۰۰۸ پکن برعهده وینگو بگوویچ گذاشته شده بود و به جرأت می‌توان گفت این مربی کروات اصلاً نتوانست روحیه جنگندگی و پیروزی را به بچه‌ها تزریق کند. ما نتایج خوبی نگرفتیم و اگر بخواهیم منصفانه به قضیه نگاه کنیم واقعاً شرایط حضور در المپیک را نداشتیم.

آن تیم در شرایطی آماده حضور در مسابقات شد که فوتبال ما تازه داستان تعلیق را پشت سر گذاشته بود و رئیس فدراسیون نداشت.

فاجعه کارت زرد

تیم امید کشورمان برای رسیدن به المپیک ۲۰۱۲ لندن با یک فاجعه مدیریتی مواجه شد و به خاطر یک اشتباه که در نهایت هیچکس هم آن را گردن نگرفت در همان مراحل اول پیکارهای انتخابی حذف شد.

کمال کامیابی‌نیا که در بازی رفت و برگشت مقابل تاجیکستان کارت زرد گرفته بود و محروم به حساب می‌آمد، توسط علیرضا منصوریان سرمربی وقت تیم امید برای جدال برابر عراق به میدان فرستاده شده و همین مسأله کافی بود تا کنفدراسیون فوتبال آسیا ما را سه بر صفر بازنده کند و تیم امید با وجود امیدواری فراوان بازیکنانش، از این پیکارها حذف شود! پس از وقوع این فاجعه، هیچکس آن را گردن نگرفت. از خود کامیابی‌نیا گرفته تا علیرضا منصوریان و اصغر حاجیلو که در آن مقطع سرپرست تیم بود. علی کفاشیان هم از کنار ماجرا براحتی عبور کرد تا یک حذف دیگر بر حذف‌های این تیم افزوده شود.

حسرت به دل با خاکپور

سرنوشت تیم ملی امید ایران برای رسیدن به المپیک ۲۰۱۶ ریو هم همانند ادوار گذشته بود. ما به مرحله نهایی پیکارهای انتخابی صعود کردیم و در آستانه حضور قرار داشتیم اما شکست در مرحله یک‌چهارم نهایی همه آرزوهای این تیم که توسط محمد خاکپور هدایت می‌شد را بر باد داد و یک المپیک دیگر هم از دست ما پرید.

دست خالی با استیلی

اگرچه پیکارهای انتخابی المپیک ۲۰۲۰ توکیو را با مرحوم زلاتکو کرانچار شروع کردیم اما پس از برکناری او، ابتدا فرهاد مجیدی سرمربی تیم ملی امید شد ولی اختلاف‌نظرش با حمید استیلی که در آن مقطع مدیر این تیم به حساب می‌آمد موجب کناره‌گیری مجیدی گردید. در نهایت خود استیلی تیم را به مرحله نهایی رقابت‌های انتخابی در تایلند برد. در آنجا هم به نتیجه دلخواه نرسیدیم و دوباره حسرت نصیب ما شد.

سردرگمی بعد از رفتن

مهدوی‌کیا

مهدی مهدوی‌کیا سال گذشته به‌عنوان سرمربی تیم امید برگزیده شد و از مرحله اول پیکارهای انتخابی هم صعود کردیم اما کاملاً مشخص بود که رابطه او با مدیران فدراسیون اصلاً خوب نیست. در نهایت پس از روی کار آمدن مهدی تاج، مهدوی‌کیا ترجیح داد کناره‌گیری کند. حالا پس از رفتن او ماه‌هاست که تیم امید در سردرگمی و بلاتکلیفی فرصت را از دست می‌دهد. امیدواریم این بار مثلث مدیریتی وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و فدراسیون فوتبال بتوانند تصمیم درستی برای این تیم بگیرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *