خاطرات

خاطرات درستکاری و کلاهبرداری

برای همه ما بارها و بارها پیش آمده که مورد کمک کسی واقع شده باشیم که دلیل مادی نداشته و فقط از روی احساسات بود است و یا برعکس این موضوع هم میتواند صادق باشد به طوری که بدون چشم داشت دیگری به شخص دیگری کمک کرده باشیم.

ولی متاسفانه افراد اندکی هم پیدا میشوند که قصد کلاهبرداری داشته باشند و از نا آگاهی های ما سوء استفاده کنند و شاید ما هم حداقل یک بار قربانی این چنین مسائلی از قبیل کلاهبرداری شده باشیم.

خاطرات خودتو بنویس !

شما هم میتوانید خاطرات خود در مورد کمک های انسان دوستانه و یا کلاهبرداری هایی که برای شما اتفاق را در پایین همین صفحه نشر دهید تا با این کار تجربیات باارزش خود را به دیگر دوستان خود منتقل کنید .

یک دیدگاه

  1. یه شرکت ساختمانی داشتیم و پیمانکاری یه ساختمان 14 طبقه را انجام میدادیم یه سوپری بود که ازش زیاد خرید میکردیم و کم کم با هم دیگه آشنا شده بودیم ، سوپری میدونست که نتونستیم طلبمون را از کارفرما بگیریم ، یه روز گفت که خانم من در فلان بانک معاون هست میتونم براتون وام جور کنم ما هم از خدا خواسته گفتیم باشه چیکار باید بکنیم گفت مدارک و … بدین بهشون میدم براتون حساب باز کنه و بعد برین وام بگیرین ما با هم دوستیم دیگه،آخرهای سال بود یه روز بهمون گفت که الان نمیشه تسهیلات داد باید بمونه برای سال بعد ما هم قبول کردیم ، گفت من زمین دارم در فلان جا میتونیم با هم مشارکت کنیم و … یه روز زنگ زد که فلانی بیا باهات کار دارم اومد پیشم گفت من یه مشکلی برام پیش اومده که به هر کسی نمیتونم بگم زنم داره طلاق میگیره چون من مشکل دارم و بچه دار نمیشم ، رفتم فلان پزشک گفتن که بایستی جراجی بشی و … گفت اگر پول دارین کمی به من کمک کنین ، اون زمان پراید حدود 5 تا 7 تومن بود . منم گفتم باشه اگرم نتونم همه ی پول جراحی و درمانت را بدم میتونم مقداری تقدیمت کنم یه میلیون دستی بهش پرداخت کردم ، بعد از تعطیلات عید برگشتم کارگاه دیدم سوپری تعطیل هست، یه بار هم دیدم مامور نیروی انتظامی اومده ،بعد فهمیدیم که سوپر مارکت با وسایلش اجاره بوده ، گفتن حدود 60 نفر را با دوز و کلک کلاهبرداری کرده و الان هم یه ماهی هست که ازش خبری نیست.الانم که این خاطره را براتون نوشتم حدود 12 سال از موضوع میگذره.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *