آهنگهای ایرانیمحسن چاوشیموسیقی

آهنگ متصل از محسن چاوشی

آهنگ، متن و معنی متصل از محسن چاوشی



ترانه سُرا : مولانا

آلبوم : امیر بی گزند

سبک : پاپ و راک ایرانی

خواننده : محسن چاوشی

سال انتشار : 1395/3/17

حجم آهنگ : 5.3 مگابایت


متن و معنی آهنگ متصل

متصل
متصل

این غزل را مولوی در وصف شمس و در اوج دلتنگی نوشته است و
همانطور که در جریان هستید شمس به دلیل آزار و اذیت حسودان از قونیه
خارج میشود و مولوی دلتنگ این خروج خطاب به مریدان و حاسدان میگوید :

جان منست او هی مزنیدش           آن منست او هی مبریدش
روح و روان من شمس است او را آزار ندهید ، آن من یعنی مال من ،
او پادشاه وجود من است ،او را از من مرتب جدا نکنید (هی مبریدش ).

آب منست او نان منست او           مثل ندارد باغ امیدش
شمس مایه حیات و زندگی من است برای تکامل وجودم نیاز مند او
هستم ،عالمی را که به من مینمایند از بهشت هم زیباتر و سرسبزتر است .

باغ و جنانش آب روانش           سرخی سیبش سبزی بیدش
مقایسه بین بهشتی که خود مولانا تا قبل از آشنایی باشمس تصور کرده بود
و عالم معنا یا بهشت موعودی که شمس ذکر کرده را بیان میکند و میگوید
اصلا قابل قیاس نیستند .

متصلست و معتدل است او           شمع دلست او پیش کشیدش
متصل ،پیوسته ،ملحق ،در اصطلاح عرفا به کسی که به وصل خدا
رسیده است متصل یا واصل میگویند .
شمس عارفی واصل و راه ارتباط من باخداست .(معتدل، ایجاد کننده اعتدال )
او باعث روشنی ضمیر انسان میشود او را به نزد خود فراخوانید .

هر که زغوغا وز سر سودا           سرکشد این جا سر ببریدش
اگر از روی قیل و قال و توهم در این دایره مستی هوی نفس کسی سریر آورد
و خودنمایی کرد. یا ایجاد آشوب کرد مانع او شوید (سرببریدش، همانجا آتش
هوس و قال را خاموش کنید ).

عام بیاید خاص کنیدش           خام بیاید هم بپزیدش
هر انسان با خیالات و توهمات ذهن اسیر قال (عام ) در این دایره قرار بگیرد باید از
اندیشه رهاشده و در جرگه خاصان و سالکان قرار بگیرد و در طی طریق سلوک خامی
خود را از دست بدهد و پخته شده به تکامل روح برسد .

محسن چاوشی
محسن چاوشی

مطالب مرتبط

آهنگ بیست هزار آرزو از محسن چاوشی

آهنگ امیر بی گزند از محسن چاوشی

آهنگ دل من از محسن چاوشی

آهنگ زندان از محسن چاوشی


 

تنظیم و ترجمه: نویسندگان سایت باارزش

baarzesh.net

سایت باارزش

یک دیدگاه

  1. دورود میبینم که چاووشی مولانا خوان چنان در دریای مثنوی غرق شود که هیچ قواصی نجاتش ندهد مگر خود چاووش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *